ترجمه مقاله

فایز

لغت‌نامه دهخدا

فایز. [ ی ِ ] (ع ص ) فائز. رستگار. غالب و چیره . (یادداشت بخط مؤلف ). فائز. رجوع به فائز شود.
ترجمه مقاله