ترجمه مقاله

فتان

لغت‌نامه دهخدا

فتان . [ ف ُ ] (نف ، ق ) افتان :
دلش حیران شد از بی یاری بخت
فتان ،خیزان ، ز ناهمواری بخت .

نظامی .


رجوع به افتان و افتادن شود.
ترجمه مقاله