ترجمه مقاله

فجع

لغت‌نامه دهخدا

فجع. [ ف َ ] (ع مص ) دردمند کردن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مصیبت زده ساختن . (منتهی الارب ). اندوهگین کردن . (زوزنی ). || دردمند شدن مردم به گم کردن چیز گرامی و عزیز. (منتهی الارب ). || پهلو بر زمین نهادن . (از تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله