فخرآوریلغتنامه دهخدافخرآوری . [ ف َ وَ ] (حامص مرکب ) عمل فخرآور. فخرفروشی . تفاخر. مفاخرت : ز رومی و چینی در آن داوری خلافی برآمد به فخرآوری . نظامی .رجوع به فخر شود.