ترجمه مقاله

فرات

لغت‌نامه دهخدا

فرات . [ ف ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهتاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان ، واقع در پنجاه هزارگزی جنوب صیدآباد و هفت هزارگزی ایستگاه امروان . ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل که دارای 450 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات ، پنبه ، پسته ، انگور و حبوب است . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. صنایع دستی زنان کرباس بافی است . یک باب دبستان و راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله