ترجمه مقاله

فراخ سال

لغت‌نامه دهخدا

فراخ سال . [ ف َ ] (اِ مرکب ) سالی که در آن غلات و اجناس بکثرت پیدا شود. (آنندراج ). مقابل تنگ سال . (یادداشت بخط مؤلف ) : چون جو راست برآید وهموار، دلیل کند که آن سال فراخ سال بود و چون پیچیده و ناهموار برآید تنگسال بود. (نوروزنامه ٔ خیام ).
ترجمه مقاله