ترجمه مقاله

فراگوش داشتن

لغت‌نامه دهخدا

فراگوش داشتن . [ ف َ ت َ ] (مص مرکب ) گوش دادن و شنیدن . (ناظم الاطباء). این صورت مصدری درست به نظر نمی آید و ظاهراً آنچه در متون و تداول مردم است «گوش فراداشتن » است .
ترجمه مقاله