ترجمه مقاله

فرجامگاه

لغت‌نامه دهخدا

فرجامگاه . [ ف َ ] (اِ مرکب )گور است که قبر باشد و آن جایی است که آدمی را بعد از رحلت از دنیا در آنجا نهند. (برهان ) :
بسی دشمن و دوست کردی تباه
کنون بازگشتت به فرجامگاه .

فردوسی .


|| سرای دیگر. آخرت :
چنان دان که ریزنده ٔ خون شاه
جز آتش نبیند به فرجامگاه .

فردوسی .


ترجمه مقاله