فرخاگ
لغتنامه دهخدا
فرخاگ . [ ف َ ] (اِ) گوشتابه و قلیه ای است که بر بالای آن تخم مرغ ریزند، چه فر به معنی بالا و خاگ تخم مرغ را گویند. (برهان ). فرخواگ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
روز عید است دو قربانی فربه فرما
درخور قلیه ٔفرخاگ و کبابه ی ْ مرقه !
رجوع به فرخواگ شود.
روز عید است دو قربانی فربه فرما
درخور قلیه ٔفرخاگ و کبابه ی ْ مرقه !
سوزنی .
رجوع به فرخواگ شود.