ترجمه مقاله

فرزنشاد

لغت‌نامه دهخدا

فرزنشاد. [ ف َ زَ ] (اِ مرکب ) مراقبه است که سر به جیب فروبردن و متفکر و متذکر بودن ویشه درونان یعنی صاف درونان صاحب حال و سالکان ذاکرصاحب کمال باشد. (آنندراج ). رجوع به فرزندشاد شود.
ترجمه مقاله