ترجمه مقاله

فرزه

لغت‌نامه دهخدا

فرزه . [ ف َ زَ / زِ ] (اِ) به معنی فَرَزد است که نوعی از سبزه ٔ تر و تازه باشد و آن را فریز میگویند. (برهان ). فرز.فرزد. فریز. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
از خانه چو رفت بر سر کوی
چون فرزه نشست بر لب جوی .

نظامی .


ترجمه مقاله