ترجمه مقاله

فرسن

لغت‌نامه دهخدا

فرسن . [ ف ِ س ِ ] (ع اِ) سپل شتر. (منتهی الارب ). طرف خف البعیر. (اقرب الموارد). || سم گوسفند. (منتهی الارب ). و نیز برای سم گوسفند استعاره شود و گویند: فرسن شاة و نون زائد است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله