ترجمه مقاله

فرمان راندن

لغت‌نامه دهخدا

فرمان راندن . [ ف َ دَ ] (مص مرکب ) فرمان دادن بر کسانی که فرمان برند. تسلط داشتن . (یادداشت به خط مؤلف ). حکومت کردن .
ترجمه مقاله