ترجمه مقاله

فرودین

لغت‌نامه دهخدا

فرودین . [ ف َرْ وَ ] (اِ) مخفف فروردین که نام ماه اول سال باشد. (برهان ) :
چنان تا بیامد مه فرودین
بیاراست گلبرگ روی زمین .

فردوسی .


چو بودی سر سال نو فرودین
که رخشان بدی در دل از هور دین .

فردوسی .


دی و فرودینَت ْ خجسته بواد
درِ هر بدی بر تو بسته بواد.

فردوسی .


|| نام بادی که در فرودین ماه وزد و آن را باد فرودین گویند. || (اِخ ) نام فرشته ای هم هست . (برهان ).
ترجمه مقاله