ترجمه مقاله

فرورتیش

لغت‌نامه دهخدا

فرورتیش . [ فْرَ / ف َ رَ وَ ] (اِخ ) از پادشاهان ماد. هرودت نویسد: «بعد از دیوکس فرااُرْتس پسر او به تخت نشست » ولی داریوش این اسم را در کتیبه ٔبیستون فرورتیش نویسانده است . در ابتدا فرورتیش سیاست پدر خود را تعقیب میکرد، زیرا میدانست که ماد هنوز چندان قوت نیافته که خود را از قید آسور خلاص کند. بنابراین مانند پدر مرتباً به آسوریها باج میداد، اما در ضمن نقاطی را به کشور خود ضمیمه میکرد. وی پارس را به اطاعت خود درآورد و با در اختیار داشتن دو قوم جنگی ماد و پارس نیرومند شد و به تدریج با توسعه ٔ کشور خود سر از ربقه ٔ اطاعت آسور بیرون کشید و در جنگی که با آسوری ها کرد، پس از 22 سال سلطنت کشته شد. تاریخ پادشاهی او میان سالهای 655 تا 633 ق . م . بود.(از ایران باستان تألیف پیرنیا ج 1 صص 179-180).
ترجمه مقاله