ترجمه مقاله

فروغته

لغت‌نامه دهخدا

فروغته . [ ف ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) فروخته . بیعکرده . (برهان ). تبدیل «خ » به «غ » معمول است ، اما این استعمال در جایی دیده نشد. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || افروخته و درخشان و فروزان . (برهان ). رجوع به فروخته شود.
ترجمه مقاله