ترجمه مقاله

فریقة

لغت‌نامه دهخدا

فریقة. [ ف َ ق َ ] (ع اِ)به یونانی گیاهی است که آن را به فارسی شلمیز و شنبلیله و به عربی حلبه خوانند. (برهان ). حلبه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). به عربی خرمایی است ک با حلبه طبخ نمایند برای نفساء و یا حلبه ای است که با حبوب طبخ نمایند. (فهرست مخزن الادویه ). نوعی طعام زچه که از دانه ٔ شنبلید یا خرما یا دیگر دانه ها پزند. (فرهنگ فارسی معین ). || پاره ای از گوسفندان متفرق و پریشان شده به شب از گله ٔ خود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فریق شود.
ترجمه مقاله