ترجمه مقاله

فزار

لغت‌نامه دهخدا

فزار. [ ف َ ] (اِ) به معنی افزار که آلت پیشه وران باشد یعنی آلتی که مردم اصناف بدان کار کنند. (برهان ). افزار. ابزار. رجوع به افزار و ابزار شود. || به کنایت به معنی آلت مردی به کار رود :
تا آنگهی که جمله در انبان تو نهند
هر کی فزار خویش چو ثعبان موسوی .

سوزنی .


ترجمه مقاله