ترجمه مقاله

فزر

لغت‌نامه دهخدا

فزر. [ ف ِ ] (ع اِ) گوشت پاره ٔ درشت مانند غده ٔ قرحه که نزدیک منتهای موی زهار بر اندام مردم و بز برآید. (منتهی الارب ). || رمه ٔ گوسپندان از ده تا چهل یا از سه تا ده . || گوسپند از دو تا هرچه افزون گردد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بزغاله . || بچه ٔ ببر. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله