ترجمه مقاله

فز

لغت‌نامه دهخدا

فز. [ ف َ ] (اِ) آلت مردی و آلت تناسل را گویند. (برهان ). فزه . (جهانگیری ). ظاهراً مصحف «نره » است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله