ترجمه مقاله

فسو

لغت‌نامه دهخدا

فسو. [ ف َس ْوْ ] (ع مص ) تیز دادن بی بانگ و گند کردن . (منتهی الارب ). اخراج ریح از مخرج بدون آنکه صوت آن شنیده شود. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله