ترجمه مقاله

فصید

لغت‌نامه دهخدا

فصید. [ ف َ ] (ع ص ) رگ زده . (منتهی الارب ). رگ شکافته . مفصود. (از اقرب الموارد). || (اِ) خون که در روده ٔ بریان کرده خوردندی و هم جهت مهمان داشتندی در ایام جاهلیت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله