ترجمه مقاله

فضالة

لغت‌نامه دهخدا

فضالة. [ ف ُ ل َ ] (ع اِ) باقی و زائده ٔ از چیزی . (منتهی الارب ). ج ، فضالات . (اقرب الموارد) : من از شراب این سخن مست و فضاله ٔ قدح در دست . (گلستان سعدی ).
- فضاله چین . رجوع به همین مدخل در جای شود.
ترجمه مقاله