فضل داشتن
لغتنامه دهخدا
فضل داشتن . [ ف َ ت َ ] (مص مرکب ) برتری داشتن . ترجیح داشتن . بهتر بودن :
حکمت و علم بر محال و دروغ
فضل دارد چو بر حنوط بخور.
آدمی فضل بر دگر حیوان
بجوانمردی و ادب دارد.
حکمت و علم بر محال و دروغ
فضل دارد چو بر حنوط بخور.
ناصرخسرو.
آدمی فضل بر دگر حیوان
بجوانمردی و ادب دارد.
سعدی .