ترجمه مقاله

فطرة

لغت‌نامه دهخدا

فطرة. [ ف ِ رَ ] (ع اِمص ) آفرینش . (ترجمان القرآن جرجانی ). || (اِ) سرشت که بچه بر آن آفریده در رحم . (منتهی الارب ). الجبلة المتهیئه لقبول الدین . (تعریفات ). || دین . (منتهی الارب ). || صدقه ٔ فطر. (ناظم الاطباء). آنچه برای سلامت تن در آغاز ماه شوال پس از روزه ٔ رمضان به فقیران دهند. زکات فطر. فطریه :
توانگران را وقف است و نذر و مهمانی
زکات و فطرة و اعتاق و هدی و قربانی .

سعدی .


رجوع به فطریة شود.
ترجمه مقاله