ترجمه مقاله

فغواره

لغت‌نامه دهخدا

فغواره . [ ف َغ ْ رَ /رِ ] (ص مرکب ) کسی که از غایت تکبر و غرور و یا از بسیاری اندوه و ملال ساکت باشد و سخن نگوید. (فرهنگ فارسی معین ). کسی را گویند که از غایت دماغ و تکبر و نهایت غرور و تحیر یا از بسیاری اندوه و ملال و دلتنگی و خجالت ساکت شده باشد و حرف نزند و معنی ترکیبی این لغت بت مانند است چه فغ بت را گویند و واره مانند را، یعنی همچو جماد خاموش است . (برهان ) :
فغفور بودم و فغ پیشم
فغ رفت و من بماندم فغواره .

بوشکور.


ترجمه مقاله