ترجمه مقاله

فلامن

لغت‌نامه دهخدا

فلامن . [ فْلا / ف ِ م َ ] (اِخ ) فلامین . در روم قدیم بر عده ای از کاهنان اطلاق می شد که مأمور انجام شعائر دینی خدایان خاص مانند ژوپیتر بودند و رئیس آنها نمیتوانست نشست و نیز از شهر رم حق خارج شدن نداشت ، لکن در عوض میتوانست در مجلس سنا حاضر شود. فلامن های درجه ٔ اول همیشه از افراد طبقه ٔ پاتریسیوس انتخاب می شدند و ازسه نفر تعدادشان تجاوز نمیکرد. (فوستل دو کولانژ).
ترجمه مقاله