فلخمانلغتنامه دهخدافلخمان . [ ف َ ل َ] (اِ) فلخم . فلاخن . (فرهنگ فارسی معین ). فلاخن است که آلت سنگ اندازی باشد. (برهان ). رجوع به فلخم شود.