ترجمه مقاله

فلکه

لغت‌نامه دهخدا

فلکه . [ ف َ ل َ ک َ / ک ِ ] (از ع ، اِ) میدان یا محوطه ای که چند خیابان بدان منتهی شود. (فرهنگ فارسی معین ). میدانی که بشکل دایره باشد و محاط باشد به ابنیه ای ازقبیل خانه ها و دکانها. (یادداشت مؤلف ). میدانی که گردبرگرد آن خانه باشد. (یادداشت دیگر). || چوبی دراز بر ستبری ساعد و بر میان آن دوالی که دوتن دو سر آن چوب بگیرند و پای مجرم بر آن دوال نهاده و چوب را پیچند تا پای در آن محکم شود و سومی با ترکه بر کف پای ها زند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به فلک شود. || بادریسه ٔ دوک . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله