ترجمه مقاله

فناء

لغت‌نامه دهخدا

فناء. [ف َ ] (ع اِمص ) خلاف بقاء. (از اقرب الموارد). نیستی .نابودی . (یادداشت مؤلف ) : ینال باسباب الفناء بقأها. (تاریخ بیهقی ). || (مص ) سپری شدن . (منتهی الارب ). عدم . (اقرب الموارد). نابود شدن . نیست شدن . نیست گردیدن . (یادداشت مؤلف ). نیست شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || کلانسال شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
- فناء فی اﷲ . فناء نفس . رجوع به فناء فی اﷲ و فناء نفس و نیز رجوع به فنا شود.
ترجمه مقاله