ترجمه مقاله

فندیرة

لغت‌نامه دهخدا

فندیرة. [ ف ِرَ ] (ع اِ) پاره و توده ٔ بزرگ از خرما. || سنگ بزرگ بیرون جسته از سر یا بن کوه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). منتهی الارب این معانی را در ذیل فندیر نیز آورده است . || پاره ای از کوه جز فدرة. (منتهی الارب ). ج ، فنادیر. (اقرب الموارد). || سنگ گردی را گویند که از سر کوه بغلطانند. (برهان ). || کندر. (فهرست مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله