ترجمه مقاله

فنصوری

لغت‌نامه دهخدا

فنصوری . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به فنصور. || نوعی کافور که از فنصور آرند وپست تر از ریاحی و بهتر از مولی . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله