ترجمه مقاله

فنطافلون

لغت‌نامه دهخدا

فنطافلون . [ ف َ ف ِ ] (معرب ، اِ) به یونانی رستنیی باشد که آن را پنجنگشت خوانند. (برهان ). ذوخمسةاوراق . (مخزن الادویه ). نباتی است که آن را پنجنگشت گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بنطابلون . فنطافلن . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله