ترجمه مقاله

فوتیدن

لغت‌نامه دهخدا

فوتیدن . [ ف َ / فُو دَ ] (مص جعلی ) فوت کردن و درگذشتن . (فرهنگ فارسی معین ) : و ایشان در بَلْده ٔ سمرقند متوطن شد، اینجا فوتیده اند. (رساله ٔ قندیه ). رجوع به فوت ، فوت شدن ، فوت کردن و فوت گردیدن شود.
ترجمه مقاله