ترجمه مقاله

فوریون

لغت‌نامه دهخدا

فوریون . (معرب ، اِ) محرف و معرب پورترون یونانی . عاقرقرحا. اککرا. (فرهنگ فارسی معین ). به لغت یونانی داروئی باشد که آن را عاقرقرحا گویند، و آن بیخ طرخون رومی است و به عربی عودالقرح خوانند. درد دندان را سود دارد. (برهان ).
ترجمه مقاله