ترجمه مقاله

فوزیدن

لغت‌نامه دهخدا

فوزیدن . [ دَ ] (مص ) آروغ زدن . (یادداشت مؤلف ).
- برفوزیدن ؛ باد از سینه برون دادن :
شبان تاری بیدار چاکر از غم عشق
گهی بگرید و گاهی به ریش برفوزد.
رجوع به فوز شود.
ترجمه مقاله