ترجمه مقاله

فول

لغت‌نامه دهخدا

فول . (معرب ، اِ) معرب از آرامی فل و فلی . باقلا. || فول سودانی ؛ پسته ٔ زمینی . || فول صوته ؛ لوبیای چینی . (فرهنگ فارسی معین ). || نخود یا دانه ٔ دیگر مر اهل شام را، یا خاص است به خشک .(منتهی الارب ). واحد آن فولة است . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله