ترجمه مقاله

فویسقة

لغت‌نامه دهخدا

فویسقة. [ ف ُ وَ س ِ ق َ ] (ع اِ مصغر) موش ، به حکم آنکه از سوراخ خود بر مردم خروج کند. (منتهی الارب ). موش . فار. فارة. فرنب . ام راشد. (یادداشت مؤلف ). مصغر فاسقة، و موش را گویند بسبب خروج او از سوراخ بر مردم . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله