فیاوارلغتنامه دهخدافیاوار. [ ف َ ] (اِ) فیار که صنعت و شغل و عمل و کار و هنر باشد. (برهان ). فیاور. فیار. (فرهنگ فارسی معین ) : مهر ایشان بود فیاوارم غمشان من به هر دو بگسارم .عنصری (از اسدی ).