ترجمه مقاله

فیبرینوژن

لغت‌نامه دهخدا

فیبرینوژن . [ ن ُ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) ماده ٔ آلبومینوئیدی مترشح از کبد که یکی از عوامل انعقاد خون است و جزو آنزیم های منعقدکننده ٔ خون به شمار میرود درموقع انعقاد خون فیبرینوژن موجود در خون بر اثر آنزیم دیگری موسوم به ترومبین تبدیل به فیبرین و فیبرینوگلبولین میشود که اولی به حالت جامد درمی آید و تشکیل لخته را میدهد و دومی در سرم خون به حالت محلول باقی میماند. خود ترومبین نیز در خون موجود نیست بلکه بصورت آنزیم دیگری موسوم به پروترومبین است که از تبدیل ویتامین «کا» در کبد به وجود آمده است . به همین مناسبت است که هر وقت ویتامین «کا» به بدن کم برسد ویا خوب جذب نشود خون دیر منعقد میگردد و تولید خونریزیهای مختلف میکند. باید دانست که جذب ویتامین «کا»در روده براثر «صفرا»ست و در یرقان انسدادی که راه ورود صفرا به روده بسته میشود خونریزی نیز تولید میگردد. پروترمبین در برابر آنزیم دیگری موسوم به ترومبوکیناز - که در موقع خروج خون از عروق از گلبولهای سفید و پلاکت ها ترشح میشود - و در برابر یون های کلسیم تبدیل به ترومبین فعال میشود. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله