فیحذجلغتنامه دهخدافیحذج . [ ف َ ح ُ ذَ ] (معرب ، اِ) معرب بیهده . حالتی باشد مثل حالت تب که خمیازه و فاژه و سرخی روی و چشم از آثار اوست . (آنندراج از حدودالامراض ).