ترجمه مقاله

فیصور

لغت‌نامه دهخدا

فیصور. [ ف َ ] (اِخ )نام شهری در جانب شرقی دریای محیط و کافور از آنجا آورند. (برهان ). فنصور. قیصور. رجوع به فنصور شود.
ترجمه مقاله