فیقرةلغتنامه دهخدافیقرة. [ ؟ رَ ] (معرب ، ص ) فیقرا. تلخ . (یادداشت مؤلف ) : بِپْذیر پند اگرچه نیایَدْت خوش که پندپرسود و ناخوش است چو معجون فیقره .ناصرخسرو.