فیلقوس
لغتنامه دهخدا
فیلقوس . [ف َ ل َ ] (اِخ ) نام پادشاه روم است ، و بعضی گویند جدمادری اسکندر بوده . و اصل این لغت فیلق اوس است به معنی امیر لشکر، چه فیلق به زبان رومی لشکر و اوس امیررا گویند. و او را فیلاقوس هم گویند. (از برهان ). فیلیپ . با قاف غلط است و صحیح با دو فاء (فیلفوس ) است که معرب فیلیپوس باشد. (یادداشت مؤلف ) :
فرستادشان شاه پیش عروس
بر آواز اسکندر فیلقوس .
به روم اندرون شاه بد فیلقوس
یکی بود با رای او شاه روس .
ز عمّوریه فیلقوس و سران
برفتند و گُردان جنگاوران .
رجوع به فیلیپ شود.
فرستادشان شاه پیش عروس
بر آواز اسکندر فیلقوس .
فردوسی .
به روم اندرون شاه بد فیلقوس
یکی بود با رای او شاه روس .
فردوسی .
ز عمّوریه فیلقوس و سران
برفتند و گُردان جنگاوران .
فردوسی .
رجوع به فیلیپ شود.