ترجمه مقاله

فیوض

لغت‌نامه دهخدا

فیوض . [ ف َ / فیو / ف ُ] (ع مص ) بسیار شدن آب چندانک روان گردد. || لبالب رفتن رود. || آشکار کردن راز. (منتهی الارب ). رجوع به فیض شود. || مردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || برآمدن جان کسی . || فاش گردیدن خبر. (منتهی الارب ). || بسیار شدن چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || روان شدن اشک . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله