ترجمه مقاله

قابل

لغت‌نامه دهخدا

قابل . [ ب ِ ] (اِخ ) قابیل . فرزند آدم که بر برادر خود هابیل رشک برده او را کشت . رجوع به قابیل شود.
ترجمه مقاله