ترجمه مقاله

قابوس

لغت‌نامه دهخدا

قابوس . (اِخ ) ابن نعمان بن منذر. آنگاه که بنی یربوع بر سر منصب ردافت نافرمانی نعمان کردند وی فرزند خود قابوس و حسان بن منذر را با لشکری از مردم حیرة و دیگران بسوی ایشان روانه کرد. هر دو طرف در طُخفه به هم رسیدند و جنگی در گرفت . قابوس و لشکریانش شکست خوردند و طارق بن عمیره اسب قابوس را پی برید و او را گرفت تا داغ بر پیشانی نهد. قابوس گفت شاهان را داغ بر پیشانی ننهند. طارق وسائل سفر آماده کرد و او را بسوی پدر روانه ساخت . (عقدالفرید ج 6 ص 87).
ترجمه مقاله