ترجمه مقاله

قاتر

لغت‌نامه دهخدا

قاتر. [ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از قتر. کسی که نفقه را بر عیال تنگ گیرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || لحم قاتر؛ گوشت پخته شده در دیگ که بوی آن پراکنده و منتشر گردد. (ناظم الاطباء). || جوب قاتر؛ سپر نیکواندازه . || پالان و زین نیکوساخت و نیکونشست که پشت سطور را از ریش نگاهدارد. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله