ترجمه مقاله

قادریه

لغت‌نامه دهخدا

قادریه . [ دِ ری ی َ ] (اِخ ) نام یکی از طریقه های تصوف است که به نام عبدالقادر جیلانی (گیلانی ) تسمیه شده است . اساس این فرقه : عبدالقادر جیلانی (متوفی به سال 561 هَ . ق . / 1166 م .). رئیس مدرسه ای از مدارس مذهب حنبلی و مؤسس رباطی در بغداد بوده است . خطبه های او که در «الفتح الربانی » گرد آمده گاه در مدرسه و گاه در رباط ایراد شده . این دو مؤسسه ٔ مهم در زمان ابن اثیر وجود داشته و یاقوت (در ارشاد الاریب V، 274) ازکتابهائی نام میبرد که به این مدرسه به موجب وصیت شخصی (متوفی به سال 572) اهداء شد. این دو مؤسسه ظاهراً در غارت بغداد به سال (656 هَ . ق . / 1258 م .) از بین رفتند و تا این عهد ریاست آنها در خانواده ٔ عبدالقادر باقی مانده و تعداد افراد این خاندان بسیار قابل توجه است . در «بهجة الاسرار» که فهرست کامل جانشینان عبدالقادر در آن آمده منقول است که بعد از عبدالقادر جانشین وی در مدرسه ، پسرش عبدالوهاب (552 - 593 هَ . ق . / 1157 - 1196 م .). و بعد از او به پسرش عبدالسلام (متوفی 611 هَ . ق . / 1214 م .) رسید و پسر دیگر عبدالوهاب زاهد مشهوری است به نام عبدالرزاق (528 - 603 هَ . ق . / 1134 - 1206 م .). بعضی از افراد این خانواده در غارت بغداد ناپدید شدند، همانطور که دو مؤسسه مزبور نیز در این غارت از بین رفت . در «بهجه » فهرست مفصلی از اسامی کسانی که به مقامات مختلف رسیده بودند و خرقه از عبدالقادر گرفته بودند نقل شده . دو تن بین آنان هفت ساله و دیگری یک ساله است . آنان خود را منتسب به عبدالقادر میدانستند و میتوانستند به نام او به دیگری خرقه دهند از اینجا ایشان میخواستند نشان دهند که مرید باید عبدالقادر را شیخ و رئیس روحانی تلقی کند. به نظر میرسد که در زمان حیات عبدالقادر عده ای برای طریقت وی تبلیغ کرده باشند. شخصی به نام علی بن حداد در یمن گروهی را بدین مسلک در آورد، و دیگری به نام محمد البطائحی ساکن بعلبک عده ای رادر سوریه وارد فرقه کرد، دیگری به نام تقی الدین محمد الیونینی که او هم از مردم بعلبک بود، و شخصی به نام محمدبن عبدالصمد در مصر خود را پیرو عبدالقادر و سالک طریقت او معرفی میکردند. (بهجه ، ص 109، 110). نخستین بار زاویه یا خانقاه قادریه در خارج عراق بنا شد. گویند که طریقه ٔ قادری در فاس توسط اعقاب دو فرزند عبدالقادر، ابراهیم (متوفی به سال 592 هَ . ق . / 1196 م . در واسط) و عبدالعزیز (متوفی در جیال ، دهی درسنجر) رواج یافت . آنان به اسپانیا رفتند و اندکی پیش از سقوط غرناطه (897 هَ . ق . / 1492 م .) اخلاف ایشان به مراکش پناه بردند. «خلوة» عبدالقادر در فاس نخستین بار در سال 1164 هَ . ق . / 1692 م . ذکر شده (الدرالسنی XI ، ص 319). طریقه ٔ مذکور در آسیای صغیر و قسطنطنیه توسط اسماعیل رومی ، مؤسس خانقاه توپخانه ، که به نام قادری خانه نامیده میشود، وارد شد. وی (متوفی به سال 1041 هَ . ق . / 1631 م .)، که به نام پیر ثانی خوانده میشود در حدود چهل تکیه در این نواحی بنا کرد. (قاموس الاعلام ترکی ). صالح بن مهدی در عالم الشامخ (ص 381) از رباطی متعلق به قادریه در حدود 1180 هَ . ق . / 1669 - 1670 م .) در مکه نقل میکند. در آئین اکبری طریقه ٔ قادریه بسیار محترم معرفی شده ولی در فهرست فرق صوفیه ٔ هندی که در مآثر کرام (1752 م .) آمده ، قادریه مذکور نیست ، ولی نام خود عبدالقادر یاد شده . فرقه ٔ مذکور در همه ٔ ممالک اسلامی انتشار یافته و هنوز کمابیش در ممالک مختلف اسلامی پیروان آنان دیده میشوند. (رجوع به دائرة المعارف اسلام : قادریه شود).
ترجمه مقاله