ترجمه مقاله

قاسم رسی

لغت‌نامه دهخدا

قاسم رسی . [ س ِ رَس ْ سی ی ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن اسماعیل حسنی علوی ، مکنی به ابومحمد ومشهور به رسی (169 - 246 هَ . ق .) از پیشوایان زیدیه و مردی دانشمند و فقیه و شاعر بود. وی برادر ابن طباطبا (محمدبن ابراهیم ) است . در کوهستان قدس پیرامون مدینه سکونت داشت . و پس از مرگ برادر به سال 199 هَ. ق . دعوت خود را آشکار کرد و در «الرس » وفات یافت . او را بیست ویک رساله است و از آنها است : 1- امامت . 2- رد بر ابن مقفع. 3- سیاست النفس . 4- العدل و التوحید. 5- الناسخ والمنسوخ .مرزبانی وی را در شمار شعرا یاد کرده و به پیشوائی و کتابهای او اشاره نکرده ، و شعری نیکو از او آورده است . من جمله ابیاتی است که به این شعر ختم میشود:
اذا اکدی جنی وطن
فلی فی الارض منعرج .
و گوید یکی از فرزندان او حسین بن حسن بن قاسم زیدی صاحب یمن است . رجوع به تاریخ الیمن ص 18 والبعثة المصریه ص 23 و مرزبانی ص 335 و زرکلی چ 2 ج 6 ص 5 شود. وی ملقب به ترجمان الدین وجد ائمه ٔ رسی یمن است . به سال 246 هَ . ق . / 860 م . وفات یافت . یکی از نبیرگان قاسم رسی از مدعیان امامت در عصر مأمون خلیفه به اسم یحیی الهادی در سعدا از بلاد یمن شعبه ای از فرقه ٔ زیدیه تأسیس کرد که ائمه ٔ آن هنوز نیز در آن سرزمین به امامت فرقه ٔ خود باقی هستند. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین لین پول چ 1313 تهران ص 92).
ترجمه مقاله